OCD یا اختلال وسواس اجباری، یک اختلال روانی است که به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی شناخته می‌شود. OCD بر اساس وسواس‌ها و اجبارها تعریف می‌شود. وسواس‌ها، نگرانی‌ها یا ترس‌ها یا افکار تکراری هستند که به طور مداوم و با تکرار زیاد در ذهن فرد حضور دارند. اجبارها نیز عملیات مکرری هستند که فرد به منظور کاهش نگرانی‌ها و استرس‌های مرتبط با وسواس‌ها انجام می‌دهد. وسواس‌ها ممکن است شامل افکار و تصورات ناخواسته و ناراحت کننده باشند، مانند ترس از آلودگی، نگرانی از ایجاد صدمه به خود یا دیگران، ترس از اشتباه کردن و یا خطاکار بودن، و ترس از از دست دادن چیزهای مهم. اجبارها نیز می‌توانند شامل عملکردهای رفتاری مانند شستشو و تمیزکاری بیش از حد، چک کردن دوباره و تکرار کردن کارها باشند.
این اختلال می‌تواند زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار دهد و باعث ایجاد استرس و اختلال در عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای و شخصی شود. علت اختلال OCD هنوز کاملاً مشخص نیست، اما عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی و تغییرات شیمیایی در مغز ممکن است نقشی در بروز این اختلال داشته باشند.
اما در جدید‌ترین مطالعه‌ای که روی این بیماری انجام شده است؛ ارتباط نگران کننده‌ای بین این بیماری و افزایش خطر mortality به دلایل طبیعی و غیر طبیعی نشان داده شده است. در واقع افراد مبتلا به OCD حدود 82% خطر mortality در مقایسه با افراد بدون این اختلال دارند. علل طبیعی mortality مرتبط با این بیماری شامل افزایش خطر برای بیماری‌های سیستم تنفسی، دستگاه تناسلی ادراری، بیماری‌های غدد درون ریز، تغذیه‌ای و متابولیک، بیماری‌های سیستم گردش خون، سیستم عصبی، دستگاه گوارش و ... مشاهده شده است. علل غیر طبیعی مانند خودکشی و تصادفات هم خطر mortality بیشتری را در افراد OCD نشان می‌دهد.
این مطالعه که در بین جمعیت سوئدی صورت گرفته بود، یک مطالعه‌ی بزرگ بر اساس داده‌های آن کشور بوده است و با کیفیت بالا انجام شده بود. در این مطالعه حدود 61000 فرد OCD و 613000 فرد بدون OCD داخل شدند. میانگین سنی در تشخیص OCD 27 سال بود و گروه‌ها به طور متوسط 8 سال تحت نظر قرار گرفتند و سرانجام، این نتیجه به دست آمد که افراد OCD نرخ مرگ و میر بالاتری دارند.
در نهایت نتیجه‌ای که از یافته‌ی این مطالعه می‌توان گرفت این است که به طور خاص در OCD نظارت، پیشگیری و راهبرد‌های مداخله زودهنگام می‌تواند در کاهش خطر پیامدهای کشنده افراد مبتلا به OCD موثر واقع شود.
منبع این مطالعه:
